خاطراتی از شهید سعید شاهدی در گفتگو با خانواده شهید
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
«ما از مردم پنهان میکنیم که خانوادهی شهید هستیم تا جوردیگری به مانگاه نکنند!» این جملهی یک مادر شهید است و نشانهای تأسفبار از وضعیت قهرمانان ملی ما که یا جانشان را در راه اسلام و وطن گذاشتند، یا تکهای از وجودشان را! و حالا خانوادههای آنان علاوه بر داغ عزیز، باید بار گران این ناملایمات و برداشتهای اجتماعی را نیز به دوش بکشند. این نشانهها را میتوان در برخی صحبتهای مردم نیز دریافت؛ صحبتهایی از این دست که: «هرچه سهمیه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
«ما از مردم پنهان میکنیم که خانوادهی شهید هستیم تا جوردیگری به مانگاه نکنند!» این جملهی یک مادر شهید است و نشانهای تأسفبار از وضعیت قهرمانان ملی ما که یا جانشان را در راه اسلام و وطن گذاشتند، یا تکهای از وجودشان را! و حالا خانوادههای آنان علاوه بر داغ عزیز، باید بار گران این ناملایمات و برداشتهای اجتماعی را نیز به دوش بکشند. این نشانهها را میتوان در برخی صحبتهای مردم نیز دریافت؛ صحبتهایی از این دست که: «هرچه سهمیه...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید جعفر سجادیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد جعفر سجاديان »
بیا دست در دست هم نهیم و بر سمند راهوار عشق سوار شویم و به دوردستها سفر کنیم. به دیاری که در آنجا حسین (ع) به اشاره، هزاران عاشق سینه سوخته را بهسوی خود خواند و سرهای خونین آنان را بر زانوی خود نهاد و شهد شیرین وصل را در کامشان فروریخت. جعفر از دلسوختگانی است که ۱۳۴۲/۱۱/۱۰ در نیریز، میان خانوادهای متدین غزل عشق را سرود و سری در میان سرها یافت. کودکی ساکت بود و محبوب...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد جعفر سجاديان »
بیا دست در دست هم نهیم و بر سمند راهوار عشق سوار شویم و به دوردستها سفر کنیم. به دیاری که در آنجا حسین (ع) به اشاره، هزاران عاشق سینه سوخته را بهسوی خود خواند و سرهای خونین آنان را بر زانوی خود نهاد و شهد شیرین وصل را در کامشان فروریخت. جعفر از دلسوختگانی است که ۱۳۴۲/۱۱/۱۰ در نیریز، میان خانوادهای متدین غزل عشق را سرود و سری در میان سرها یافت. کودکی ساکت بود و محبوب...
زندگینامه شهید محمد تقی سرپوش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد تقي سرپوش »
سخن از سنگرساز بیسنگری است که چنان از باده مستانه عشق مدهوش بود که جز به وصل یار، اندیشهای در سرنداشت. در یکی از روزهای واپسین بهاری ـ17/3/1340ـ در میان خانوادهای مذهبی و علاقمند به اسلام، در نیریز پا به عرصه حیات و زندگی نهاد. شیرینی کودکی و سکوتاش باعث شده بود تا محبوب همه باشد. با پایان کودکی دوره ابتدائی را در دبستان دیبا شروع وبا موفقیت به پایان رسانید. دو سال از دوره راهنمائی را در شیراز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد تقي سرپوش »
سخن از سنگرساز بیسنگری است که چنان از باده مستانه عشق مدهوش بود که جز به وصل یار، اندیشهای در سرنداشت. در یکی از روزهای واپسین بهاری ـ17/3/1340ـ در میان خانوادهای مذهبی و علاقمند به اسلام، در نیریز پا به عرصه حیات و زندگی نهاد. شیرینی کودکی و سکوتاش باعث شده بود تا محبوب همه باشد. با پایان کودکی دوره ابتدائی را در دبستان دیبا شروع وبا موفقیت به پایان رسانید. دو سال از دوره راهنمائی را در شیراز...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید احمد هندی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید احمد هندی زاده »
آنگاه که باد پاییزی زمزمه رسیدن فصل خزان را سر داده بود و تلون برگها نقش و نگاری زیبا به دشتها و باغها زده بودند، حضور سبز کودکی زیبا، دهم مهرماه سال 1340 در روستای مشکان از توابع شهرستان نیریز، بهاری دیگر را در پاییز به خانواده متدین هندیزاده هدیه نمود. طنین زیبای اللهاکبر در گوش او پیچید و نام زیبای احمد را بخود گرفت. در گذر عمر، کودکی را بسر آورد و برای کسب معرفت راهی دبستان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید سید احمد هندی زاده »
آنگاه که باد پاییزی زمزمه رسیدن فصل خزان را سر داده بود و تلون برگها نقش و نگاری زیبا به دشتها و باغها زده بودند، حضور سبز کودکی زیبا، دهم مهرماه سال 1340 در روستای مشکان از توابع شهرستان نیریز، بهاری دیگر را در پاییز به خانواده متدین هندیزاده هدیه نمود. طنین زیبای اللهاکبر در گوش او پیچید و نام زیبای احمد را بخود گرفت. در گذر عمر، کودکی را بسر آورد و برای کسب معرفت راهی دبستان...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید غلامحسین حائم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید غلامحسین حائم »
در اولین روز از خردادماه سال ۱۳۴۵ دریکی از خانوادهای متدین و مذهبی شهرستان نیریز کودکی به دنیا آمد که پدرش محمود آقا، او را غلامحسین نامید. تا عشق به حسین (ع) و اهلبیت عصمت و طهارت (س) را در دلش جا بگیرد و همیشه پیرو خوبی برای آنها باشد. غلامحسین که آخرین هدیه خداوند به خانواده حائم بود، خیلی زود دوران کودکی را طی و وارد مدرسه ابتدایی بختگان شد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی، برای ادامه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید غلامحسین حائم »
در اولین روز از خردادماه سال ۱۳۴۵ دریکی از خانوادهای متدین و مذهبی شهرستان نیریز کودکی به دنیا آمد که پدرش محمود آقا، او را غلامحسین نامید. تا عشق به حسین (ع) و اهلبیت عصمت و طهارت (س) را در دلش جا بگیرد و همیشه پیرو خوبی برای آنها باشد. غلامحسین که آخرین هدیه خداوند به خانواده حائم بود، خیلی زود دوران کودکی را طی و وارد مدرسه ابتدایی بختگان شد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی، برای ادامه...
شهدا سال 61 -وصیتنامه ابوالفتح محسن زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد ابوالفتح محسن زاده »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون چون آخر الزمان فرا رسد شهادت خوبان امت مرا گلچین میکند. «حضرت محمد (ص)» با درود فراوان به امام خمینی رهبر مستضعفان جهان و نایب به حق امام مهدی(عج) وصیتم را شروع میکنم. اینجانب ابوالفتح محسنزاده دارای شناسنامه شماره 850 صادره از نیریز، وصیت مینمایم که پس از شهادتم نکات زیر را رعایت فرمائید: 1- از کلیه دوستانم تقاضا میکنم که همیشه هدفشان رضای حق تعالی باشد و بیشتر به فکر افراد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد ابوالفتح محسن زاده »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون چون آخر الزمان فرا رسد شهادت خوبان امت مرا گلچین میکند. «حضرت محمد (ص)» با درود فراوان به امام خمینی رهبر مستضعفان جهان و نایب به حق امام مهدی(عج) وصیتم را شروع میکنم. اینجانب ابوالفتح محسنزاده دارای شناسنامه شماره 850 صادره از نیریز، وصیت مینمایم که پس از شهادتم نکات زیر را رعایت فرمائید: 1- از کلیه دوستانم تقاضا میکنم که همیشه هدفشان رضای حق تعالی باشد و بیشتر به فکر افراد...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید غلامرضا عبدالله زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد غلامرضا عبدالله زاده »
بسمالله الرحمن الرحیم بنام خداوند قادر متعال، به نام خدای مهدی (عج)، در حالتی این وصیتنامه را مینویسم که روبروی تلویزیون نشستهام و شب تولد مهدی (عج) است و برنامه تلویزیون، انسان را ازخود بیخود میکند. انسان دلش میخواهد پرواز کند، ولی چه کنم که لیاقت آن را ندارم که حتی درباره مهدی (عج) حرفی بزنم؛ اما چه کنم که مهرش در دلم افتاده است و سر از پا نمیشناسم و باید بروم که راه سرخ حسین (ع) را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد غلامرضا عبدالله زاده »
بسمالله الرحمن الرحیم بنام خداوند قادر متعال، به نام خدای مهدی (عج)، در حالتی این وصیتنامه را مینویسم که روبروی تلویزیون نشستهام و شب تولد مهدی (عج) است و برنامه تلویزیون، انسان را ازخود بیخود میکند. انسان دلش میخواهد پرواز کند، ولی چه کنم که لیاقت آن را ندارم که حتی درباره مهدی (عج) حرفی بزنم؛ اما چه کنم که مهرش در دلم افتاده است و سر از پا نمیشناسم و باید بروم که راه سرخ حسین (ع) را...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید غلام حسین نقی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد غلامحسين نقي زاده »
بسمالله الرحمن الرحیم هر ذرهذره وجود من دارد هوای حسین چون اقتدا کردم به آن ندای حسین برگرد شمع وجود هر شهید رزمجـــــو میگردم و میجویم آن سرای حسین چرا از شهادت بترسیم؟ مگر کودکی را سراغ دارید که از پستان مادر بترسد. خداوندا! میخواهم وصیتنامه بنویسم اما خود فکر میکنم چه بنویسم، چه بگویم، چه خطاب کنم به شما مردم مسلمان. آیا وصیتی که میکنم برای رضای توست...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد غلامحسين نقي زاده »
بسمالله الرحمن الرحیم هر ذرهذره وجود من دارد هوای حسین چون اقتدا کردم به آن ندای حسین برگرد شمع وجود هر شهید رزمجـــــو میگردم و میجویم آن سرای حسین چرا از شهادت بترسیم؟ مگر کودکی را سراغ دارید که از پستان مادر بترسد. خداوندا! میخواهم وصیتنامه بنویسم اما خود فکر میکنم چه بنویسم، چه بگویم، چه خطاب کنم به شما مردم مسلمان. آیا وصیتی که میکنم برای رضای توست...
شهدا سال 62 -زندگینامه زندگینامه شهید پرویز کشاورز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد پرويز کشاورز »
از عاشقی میگوئیم که در اولین روز از دی ماه 1343، در روستای حسینآباد قدیم از بخش مرکزی شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی، با گریه کودکانهاش، لبخند و شادمانی را به لبهای مادر نشاند. با آمدنش سرمای برفهای سرد زمستانی را از یاد بردند و با حرارت وجود پرویز اُنس گرفتند. دوران کودکی را در روستای حسینآباد و در دامان مادر و پدری دلسوز و مهربان سپری کرد. شش ساله که شد راهی دبستان روستا شد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد پرويز کشاورز »
از عاشقی میگوئیم که در اولین روز از دی ماه 1343، در روستای حسینآباد قدیم از بخش مرکزی شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی، با گریه کودکانهاش، لبخند و شادمانی را به لبهای مادر نشاند. با آمدنش سرمای برفهای سرد زمستانی را از یاد بردند و با حرارت وجود پرویز اُنس گرفتند. دوران کودکی را در روستای حسینآباد و در دامان مادر و پدری دلسوز و مهربان سپری کرد. شش ساله که شد راهی دبستان روستا شد...
اعزام به اهواز جهت کمک به رزمندگان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و بانوان »
در سال 1367 یک گروه 12 نفری از بانوان شهرستان نیریز به اهواز اعزام شدند. از این تعداد 8 نفر از شهر نیریز و 4 نفر از شهر آباده طشک بودند که اسامی آنان به شرح ذیل می باشد: 1- جهان خانم حسین زادگان: مادر شهیدان حبیب، محمد رضا و محمد حسین کردگاری 2- مخمل خارچین: مادر شهید ماجدی 3- نجیبه مرتضایی: خواهر شهید غلام مرتضایی 4- گل جان محمد جانی 5- صغری امینی 6- زینب زارع پیشه 7- بی بی گل معدلی 8- زهرا شاکر 9-...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و بانوان »
در سال 1367 یک گروه 12 نفری از بانوان شهرستان نیریز به اهواز اعزام شدند. از این تعداد 8 نفر از شهر نیریز و 4 نفر از شهر آباده طشک بودند که اسامی آنان به شرح ذیل می باشد: 1- جهان خانم حسین زادگان: مادر شهیدان حبیب، محمد رضا و محمد حسین کردگاری 2- مخمل خارچین: مادر شهید ماجدی 3- نجیبه مرتضایی: خواهر شهید غلام مرتضایی 4- گل جان محمد جانی 5- صغری امینی 6- زینب زارع پیشه 7- بی بی گل معدلی 8- زهرا شاکر 9-...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40
41
42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 بعدي